جوک وداستان
دنیای جوک
چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, :: 11:54 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
جک جک جک ج+ک فرق یك مرد با یك گربه چیه؟ یكیشون یه موجود دله است كه بی چشم و روئه و براش مهم نیست كه كی بهش غذا میده, اون یكی یه حیوان ملوس خانگیه! بچه: بابا هواپیمای به این بزرگی رو چطور می دزدن؟ یارو یه سكه میندازه هوا شیر میاد فرار میكنه! غضنفر میره مکه وقتی برمیگرده ازش می پرسن چه طور بود؟ خوش گذشت؟ میگه :همه چی عالی بود هتل 5ستاره، امکانات توپ، جنسا ارزون و.... یه جای دیگه هم بود که مردم دورش میچرخیدن شلوغ بود من نرفتم. غضنفر به عنوان چتر باز میره تو نیرو هوایی روز مانور که میرسه فرماندش بهش میگه: وقتی پریدی پایین دکمه سبز رو فشار میدی چتر باز میشه اگه باز نشد دکمه قرمز رو فشار میدی حتما باز میشه وقتی رسیدی پایین اونجا یک ماشین هست که میارتد پادگان. خلاصه میپره پایین دکمه سبز رو میزنه وا نمیشه! دکمه قرمز رو میزنه وا نمیشه! بعد با عصبانیت میگه: اگه شانس ماست برسیم پایین ماشینم رفته! از اشعار سهراب سپهری می توان نتیجه گرفت : یارو تو روزنامه یك آگهی استخدام میبینه كه "به یك مهندس كامپیوتر مجرب و باسابقه نیازمندیم". خلاصه فرداش كت شلوار میپوشه و تیپ میزنه و میره واسه مصاحبه. اونجا مدیر پرسنلی ازش میپرسه: شما مدركتون از كدوم دانشگاهه؟ یارو میگه: من مدرك ندارم كه! مدیره تعجب میكنه، میگه: پس حتماٌ سابقة كارتون زیاده... قبلاٌ تو كدوم شركت كار میكردین؟ یارو میگه: والله من شركت مركت نمی شناسم! پدر مرحومم یك سوپرماركت داشت، منم همونجا كار میكنم! مدیره شاكی میشه، میگه: مردك! تو اصلاٌ بلدی كامپیوتر رو روشن كنی؟! طرف میگه: والله نه! مرده قاط میزنه، میپرسه: پس اومدی اینجا چه غلطی بكنی؟! یارو میگه: ایلده من فقط اومدم بگم كه دور من یكی رو باید خط بكشید! چند هزارسال پیش در چنین روزی چینی ها سنگ توالت را اختراع کردن! و در سال بعد ایرانی ها با گذاشتن سوراخ آن راکامل کردند! یــارو داخل آسانسور میشه ،میبینه روش نوشته " ظرفیت هشت نفر " با بی تحملی میگه : حالا کی حوصله داره منتظر اون هفت نفر دیگه وایسه نظرات شما عزیزان:
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |